بنیاد نظری تشخیص عنبیه در طب سنتی چین را می توان به سوابق موجود در هوانگدی نایجینگ (Canon داخلی امپراتور زرد) - لینگشو (Miraculous Pivot) - فصل در مورد سردرگمی بزرگ، که بیان می کند که "جوهر پنج ارگان زانگ و شش ارگان فو بالا می رود و به چشم ها تزریق می شود"، ردیابی کرد. این نظریه همبستگی مدت هاست که ارتباط نزدیک بین اندام های زانگ-فو و چشم ها را روشن کرده است. مطالعات بالینی مدرن نشان داده اند که تغییرات در بافت عنبیه ممکن است با شرایط فیزیکی خاصی مرتبط باشد. در حال حاضر، برخی از موسسات داخلی و موسسات تحقیقاتی در حال بررسی ادغام و نوآوری فناوری تصویربرداری عنبیه با طب توانبخشی طبیعی طب سنتی چین هستند، با هدف ارائه مراجعی برای مدیریت سلامت از طریق تجزیه و تحلیل ویژگی های عنبیه.
در قرن نوزدهم، یک دانشمند مجارستانی اولین نقشه دقیق آناتومیکی از عنبیه انسان را ایجاد کرد و به طور سیستماتیک طبقه بندی بافت های عنبیه را مستند کرد و قراردادهای نامگذاری مانند "خطوط شعاعی" و "الگوهای حفره مانند" را پیشنهاد کرد. این سیستم به عنوان "تشخیص چشمی" نامیده می شد که اکنون آن را تشخیص عنبیه می نامیم.
مشاهدات اولیه بافت های عنبیه شباهت های ساختاری با الگوریتم داگمن مورد استفاده در فناوری تشخیص عنبیه مدرن دارند - اشتراک آنها در تمرکز بر ویژگی های توپولوژیکی چین های عنبیه است. فناوری مدرن با بهره گیری از تصویربرداری مادون قرمز نزدیک و تشخیص زنده (به عنوان مثال، تأیید پویا مردمک) دقت تشخیص عنبیه را به طور قابل توجهی بهبود بخشیده است. در مقابل، حاشیه خطای مشاهده عنبیه در دوران اولیه که سوابق به نقاشی دستی متکی بود، بسیار بزرگتر بود. این تکامل فناوری به وضوح نشان می دهد که رویکرد بشریت به "رمزگشایی" عنبیه از گمانه زنی های ذهنی در گذشته به یک مسیر علمی عینی و کمی تغییر می کند.
تفاوت ها در پذیرش تشخیص عنبیه اساساً ناشی از تضادهای فرهنگی در "دیدگاه بدن" است:
در زمینه فرهنگی شرق آسیا، چشم ها همیشه با اهمیت ویژه ای از "دروازه ای به روح" آراسته شده اند. سنت اخلاقی "به آنچه مطابق با آداب و رسوم نیست نگاه نکن" (از کتاب آیین ها) مدت هاست که ادراک چشمی را به مرزهای اخلاقی و حریم خصوصی معنوی یک فرد مرتبط کرده است. این درک فرهنگی به این معنی است که احتیاط مردم نسبت به جمع آوری اطلاعات چشمی اساساً دفاع از "مرز حریم خصوصی در حوزه بصری" است. از منظر فرهنگی شرق آسیا، داده های چشمی نه تنها اطلاعات بیولوژیکی، بلکه نمادی است که ویژگی های معنوی یک فرد را حمل می کند. بنابراین، نگرانی ها در مورد استفاده غیرمجاز از آن ناشی از پایبندی به سنت فرهنگی است که "حرمت حریم خصوصی معنوی باید حفظ شود".
در فرهنگ غربی، درک فناوری تمایل به تأکید بر "بی طرفی ابزاری" دارد - یعنی خود فناوری هیچ شخصیت اخلاقی ذاتی ندارد (نه خوب و نه بد) و نکته کلیدی در محدودیت های قوانین استفاده نهفته است. حتی اگر مقررات عمومی حفاظت از داده های اتحادیه اروپا (GDPR) استانداردهای سختگیرانه ای را برای استفاده از داده های بیومتریک تعیین کند، مقاومت عمومی در برابر فناوری عنبیه نسبتاً کم باقی می ماند. دلیل اصلی در منطق فرهنگی غربی "قابلیت کنترل درک شده فناوری" نهفته است: تا زمانی که یک چارچوب قانونی روشن، مرزهای استفاده از داده ها را تعریف کند، می توان از ارزش فناوری استفاده کرد و در عین حال از حریم خصوصی محافظت کرد. این اعتماد به "فناوری محدود شده توسط قوانین" مقاومت در برابر خود فناوری را تضعیف می کند.
در آینده، ترویج جهانی فناوری عنبیه احتمالاً حول محور "ادغام عمیق درک فرهنگی و قوانین فنی" خواهد بود. جهت توسعه ایده آل، ایجاد یک "سیستم اخلاق فناوری سازگار با فرهنگ" است - سیستمی که نه درک های فرهنگی منحصر به فرد از حریم خصوصی چشمی در مناطق مختلف را نادیده می گیرد و نه ارزش عملی فناوری را انکار می کند. در عوض، تحقیقات فرهنگی باید در مراحل اولیه طراحی فناوری گنجانده شود و قوانین حفاظت از داده ها را با ارزش های فرهنگی محلی همسو کند. به عنوان مثال، برای گروه های فرهنگی که برای حریم خصوصی معنوی ارزش قائل هستند، باید مکانیسم هایی برای اطلاع رسانی شفاف از استفاده از داده ها و قفل کردن هدف تقویت شود. برای گروه های فرهنگی که به ماهیت ابزاری فناوری اعتماد دارند، سیستم پاسخگویی برای سوء استفاده از داده ها باید بیشتر بهبود یابد. این چارچوب اخلاق فناوری، که بر اساس تفاوت های فرهنگی سفارشی شده است، ممکن است کلید ترویج جهانی شدن فناوری عنبیه شود.
فراتر از تعامل بین فناوری عنبیه و فرهنگ، حوزه هنر نیز اکتشافات منحصر به فردی از بیومتریک عنبیه را آغاز کرده است. چنین آفرینش هایی اغلب داده های عنبیه را به عنوان حامل اصلی در نظر می گیرند، با رعایت استانداردهای فناوری بیومتریک پذیرفته شده بین المللی و در عین حال ادغام عبارات هنری متنوع. برخی ویژگی های عنبیه (همانطور که توسط استانداردهای فنی تعریف شده است) را به زبان هنری ملموس تبدیل می کنند، در حالی که برخی دیگر ارتباط بین داده های بیومتریک و درک هویت را از طریق تکنیک های هنری بازسازی می کنند - دستیابی به ادغام عقلانیت تکنولوژیکی و حساسیت هنری.
این عمل میان رشته ای نه تنها فناوری عنبیه را با بعد بیان انسانی می بخشد، بلکه مرزهای تعامل بین فناوری و فرهنگ را از یک منظر غیر عملی گسترش می دهد. این با روند جهانی "توسعه فناوری سازگار با فرهنگ" همخوانی دارد و به عنبیه - یک حامل با ویژگی های بیولوژیکی و اهمیت فرهنگی - اجازه می دهد تا ارزش های بالقوه غنی تری را تحت تأثیر دوگانه کاربرد فناوری و اکتشاف انسانی نشان دهد.